خلاصه کتاب مسری + نسخه صوتی و PDF

خلاصه کتاب مسری
کتاب مسری اثر جونا برگر برای تمامی افرادی که به دنبال یادگیری شیوه‌ی انتشار ایده‌ها، افزایش آگاهی از برند و یا گسترش پایه‌ی مشتریان خود هستند، ایده‌آل است. پروفسور Jonah Berger، استاد بازاریابی در دانشگاه وارتون، در این کتاب به توضیح عواملی می‌پردازد که باعث محبوبیت برخی ایده‌ها، محصولات و داستان‌ها می‌شوند. او شش مکانیزم مؤثر در انتشار ویروسی (مخاطب‌پذیری بالا و گسترش سریع) را شرح می‌دهد: وجهه‌ی اجتماعی، محرک‌ها، احساسات، ارزش کاربردی، علنی بودن، و داستان‌ها. اگر فرصت مطالعه این کتاب را ندارید، حتماً خلاصه راه مدیران را دنبال کنید.

نقل قول از نویسنده

محتوای ارزشمند محتوایی است که مردم آن را مفید، آموزنده یا سرگرم‌کننده می‌دانند.

کتاب مسری در حالی که کیفیت، قیمت و تبلیغات در موفقیت محصولات و ایده‌ها نقش دارند، اما ۲۰ تا ۵۰ درصد از تصمیمات خرید، تحت تأثیر تبلیغات دهان به دهان صورت می‌گیرد. تبلیغات دهان به دهان به دو دلیل از تبلیغات سنتی مؤثرتر است:
  • متقاعدکننده‌تر است. توصیه‌های دهان به دهان، عینی‌تر و صریح‌تر بوده و به همین دلیل، اعتماد و توجه ما را جلب می‌کنند.
  • هدفمندتر است. ما اطلاعات و داستان‌ها را با افرادی به اشتراک می‌گذاریم که آن‌ها را مرتبط و جالب می‌دانیم.
کتاب مسری (Contagious) توضیح می‌دهد که چه عواملی باعث می‌شود محصولات، ایده‌ها، داستان‌ها و اخبار از طریق تبلیغات دهان به دهان و تأثیرگذاری اجتماعی، از فردی به فرد دیگر گسترش یابد. در این کتاب، شش اصل زیر ذکر شده است: وجه‌ی اجتماعی: چه چیزی باعث می‌شود افراد در مورد یک محصول یا ایده صحبت کنند؟ محرک‌ها: چگونه به افراد یادآوری می‌کنیم در مورد محصولات و ایده‌های خود صحبت کنند؟ احساسات: چگونه می‌توانیم پیام‌ها و ایده‌هایی را طراحی کنیم که باعث ایجاد احساس در افراد شوند؟ علنی بودن: آیا مردم می‌توانند زمانی که دیگران از محصول ما استفاده می‌کنند یا در رفتار مورد نظر ما شرکت می‌کنند را ببینند؟ ارزش کاربردی: چگونه می‌توانیم محتوایی را خلق کنیم که به نظر مفید بیاید؟ داستان‌ها: چه روایت کلی‌‌تری می‌توانیم برای ایده‌‌ی خود در نظر بگیریم؟ می خواهید درباره این اصول بیشتر بدانید؟ با راه مدیران همراه شوید تا خلاصه کتاب مسری را مرور کنیم.

خلاصه کتاب مسری؛ 6 اصل مهم تاثیرگذاری تبلیغات

خرید عضویت الماسی

اصل ۱: وجهه‌ی اجتماعی

“ما چیزهایی را به اشتراک می‌گذاریم که باعث شود خوب به نظر برسیم.”
وجهه‌ی اجتماعی به افراد کمک می‌کند در نگاه دیگران خوب به نظر برسند. اکثر مردم ترجیح می‌دهند باهوش، به‌روز و باحال به نظر برسند تا گیج، خسته‌کننده و بی‌حال. سه راه برای ایجاد وجهه‌ی اجتماعی وجود دارد:

۱. یافتن چیزی شگفت‌انگیز در درون

چیزهای شگفت‌انگیز، همگی غیرمعمول، فوق‌العاده و یا قابل توجه هستند. اما چیزی می‌تواند به دلیل جدید بودن، عجیب بودن، افراطی بودن یا صرفاً جالب بودن، شگفت‌انگیز باشد. شما می‌توانید با شکستن الگویی که مردم انتظار آن را دارند، محصول خود را شگفت‌انگیز کنید. به عنوان مثال، این که مخلوط‌کن Blendtec می‌تواند یک آیفون را نابود کند و یا این که یک توپ شیشه‌ای نسبت به یک توپ لاستیکی بالاتر بپرد، شگفت‌انگیز است. همچنین این که یک شرکت هواپیمایی کم‌هزینه مانند Jetblue برای تمام مسافران امکانات درجه یک را فراهم می‌کند، قابل توجه است.

۲. استفاده از مکانیزم‌های بازی

مکانیزم‌های بازی شامل قوانین و حلقه‌های بازخوردی‌ای است که باعث سرگرمی می‌شوند. گنجاندن مکانیزم‌های بازی در محصول شما (مانند باشگاه مشتریان آژانس های هواپیمایی) باعث می‌شود افراد درگیر رفتارهای خاصی شوند (مانند پرواز با یک شرکت هواپیمایی خاص حتی زمانی که چندان از آن راضی نیستند) و در مورد دستاوردهای خود صحبت کنند (مثلاً رسیدن به وضعیت طلایی در یک اپلیکیشن). در همین حین، آن‌ها نام تجاری شما را به دیگران تبلیغ می‌کنند.

۳. ایجاد حس خاص بودن در افراد

افراد از اینکه احساس کنند جزو افراد خاص هستند، لذت می‌برند. دو مکانیزم وجود دارد که باعث ایجاد این حس می‌شود:
  • کمیابی: میزان عرضه یک محصول. به دلیل تقاضای زیاد، تولید محدود یا محدودیت زمانی/مکانی برای خرید، اقلام کمیا، کمتر در دسترس هستند. به عنوان مثال، یک اجرای کمدی معروف تنها ۴۵ صندلی برای فروش عرضه می‌کند.
  • انحصاری بودن: در دسترس بودن چیزی بر اساس معیارهای خاص. به عنوان مثال، برای ثبت نام در یک وب‌سایت باید حتماً دعوت‌نامه داشته باشید از کسی که قبلاً عضو آن سایت بوده است.

تشویق کاربران به معرفی شما به دیگران

در این کار احتیاط کنید. در برخی موارد، افرادی که بدون دریافت هیچ هزینه‌ای دیگران را به محصول یا خدمات شما ارجاع می‌دهند، ممکن است زمانی که شما به ازای این کار پاداش مالی ارائه دهید، دیگر این کار را انجام ندهند. این اتفاق به خاطر این می‌افتد که انگیزه‌‌ی درونی افراد برای به اشتراک گذاشتن چیزی مفید با دوستانشان با دریافت پاداش مالی که ممکن است «ناخوشایند» به نظر برسد، از بین می‌رود.

چگونه وجهه‌ی اجتماعی را ارزیابی کنیم؟

  • آیا صحبت کردن در مورد محصول یا ایده‌‌ی شما، باعث می‌شود افراد باهوش، به‌روز، باحال و … به نظر برسند؟
  • آیا می‌توانید شگفت‌انگیزی درونی برند یا محصول خود را بیابید؟
  • آیا می‌توانید از مکانیزم‌های بازی استفاده کنید؟
  • آیا می‌توانید در افراد حس خاص بودن ایجاد کنید؟

اصل ۲: محرک‌ها

“اول فكر، بعد صحبت”
چگونه به افراد یادآوری کنیم در مورد محصولات و ایده‌های خود صحبت کنند؟ محرک‌ها افراد را به فکر و صحبت کردن در مورد محصول، ایده یا خدمات شما تحریک می‌کنند. با اینکار احتمال بیشتری وجود دارد که مخاطبین با محصول شما درگیر شده و آن را به اشتراک بگذارند. درباره محرک‌ها، دو عامل مهم وجود دارد:
  • بسامد: این محرک چند بار اتفاق می‌افتد؟ به عنوان مثال، اگر محصول شما با قهوه مرتبط باشد، مردم هر روز به قهوه فکر می‌کنند و آن را می‌نوشند، بنابراین محرکی با بسامد بالا است. از طرف دیگر، شکلات داغ یک نوشیدنی فصلی به حساب می‌آید، بنابراین به نسبت تبلیغ روی شکلات داغ باعث ایجاد محرکی با بسامد پایین‌تر خواهد شد.
  • قوت ارتباط: یک ارتباط غیرعادی قوی‌تر از یک ارتباط رایج است. به عنوان مثال، رنگ قرمز با بسیاری از چیزها (روز ولنتاین، توت‌فرنگی، کوکاکولا، گل رز، خون و غیره) مرتبط است، در حالی که چیزی مانند کره بادام زمینی، پیوندهای کمتر اما قوی‌تری می‌تواند با محصول شما داشته باشد.

نمونه‌هایی از محرک‌ها

  • شرکت شیرینی‌سازی Mars: در سال ۱۹۹۷، مأموریت ناسا به مریخ در اخبار مورد توجه قرار گرفت و فروش شکلات‌های Mars به طور ناگهانی افزایش یافت. با وجود اینکه این شرکت شیرینی‌سازی هیچ ارتباطی با مأموریت ناسا نداشت، چرخه‌ی مکرر اخبار باعث دیده شدن این برند شد.
  • Kit Kat: شرکت شکلات Kit Kat با مرتبط کردن خوردن شکلات Kit Kat با استراحت‌های کوتاه در محل کار، فروش خود را افزایش داد. تعداد زیادی از مردم در محل کار قهوه می‌نوشند و استراحت می‌کنند، بنابراین خوردن Kit Kat در ذهن مردم در حین انجام فعالیت‌های روزانه‌شان یادآوری می‌شد.
تحریک کردن افراد در زمان مناسب مهم است. به عنوان مثال، اگر کسی را در هنگام رانندگی با ماشین برای مسواک زدن دندان‌ها تحریک کنید، چندان مؤثر نیست. اما اگر در حمام این کار را انجام دهید، احتمال بیشتری وجود دارد که اینکار را انجام دهند. توجه داشته باشید: محصولاتی که محرک دارند به طور مستمر تبلیغات دهان به دهان بیشتری دریافت می‌کنند.

چگونه محرک‌ها را ارزیابی کنیم؟

  • به شرایط و موقعیت فکر کنید.
  • چه نشانه‌هایی باعث می‌شود مردم به محصول یا ایده‌ی شما فکر کنند؟
  • چگونه می‌توانید عادت ایجاد کنید و باعث شوید بیشتر به ذهن افراد بیایید؟

اصل ۳: احساسات

“وقتی احساس می‌کنیم چیزی برایمان اهمیت دارد، آن را به اشتراک می‌گذاریم.”
احساسات، ما را به عمل وا می‌دارند. آن‌ها باعث می‌شوند بخندیم، فریاد بزنیم، به اشتراک بگذاریم، صحبت و خرید کنیم. اما چگونه می‌توانیم پیام‌ها و ایده‌هایی را طراحی کنیم که باعث ایجاد حس در افراد شوند؟ هر دو احساس مثبت و منفی می‌توانند باعث ایجاد انگیزه برای انجام دادن کاری شوند. محرکی که باعث عملی می‌شود، میزان برانگیختگی (arousal) بالایی دارد. احساسات با برانگیختگی بالا (مثبت و منفی) ما را به انجام دادن کاری وادار می‌کنند و احساسات با برانگیختگی پایین (مثبت و منفی) ما را در حالت بی‌تحرکی نگه می‌دارند.

نمونه احساسات با برانگیختگی بالا که ما را به انجام کاری وادار می‌کنند

شگفتی: بعد از یک پیاده‌روی خیره‌کننده‌ی چهار روزه در رشته کوه‌های آند، به دوستان و خانواده‌ی خود می‌گویید که آن‌ها هم باید این تجربه را داشته باشند. هیجان: برای دوستان خود در مورد یک روز عالی در اسکی یا موج‌سواری تعریف می‌کنید. تفریح (شوخ طبعی): یک پست خنده‌دار از اینستاگرام را با دوستان خود به اشتراک می‌گذارید. خشم: یک مقاله‌ی خبری در مورد تصمیمی سیاسی که باعث عصبانیت شما شده است را به اشتراک می‌گذارید. اضطراب: قبل از ارائه‌ی مهم برای یک مشتری، ۵ بار کار خود را بررسی می‌کنید.

نمونه احساسات با برانگیختگی پایین که ما را از عمل وا می‌دارند

رضایت: وقتی از یک غذای خوب، دوش آب گرم طولانی یا ماساژ آرامش‌بخش راضی هستید، تمایل ندارید کاری انجام دهید و فقط در حالت استراحت باقی می‌مانید. غم و اندوه: بعد از اینکه پیشنهاد شغل رویایی‌تان رد شد، دلتان می‌خواهد روی مبل بنشینید و کاری انجام ندهید. برانگیختگی بیشتر = به اشتراک گذاری بیشتر حتی رساندن پیام شما به افراد در لحظات برانگیختگی فیزیولوژیکی (به عنوان مثال، هنگام پیاده شدن از تردمیل یا بعد از تلاطم هواپیما) ممکن است باعث افزایش به اشتراک‌گذاری شود. پس روی احساسات تمرکز کنید. آیا صحبت کردن در مورد محصول یا ایده‌ی شما باعث ایجاد احساس در افراد می‌شود؟ چگونه می‌توانید این احساسات را شعله‌ور کنید؟

اصل ۴: علنی بودن

“ساخته شده برای نمایش، ساخته شده برای رشد”
آیا وقتی افراد از محصول ما استفاده می‌کنند دیگران آنها را می بینند؟ استفاده آشکار از محصولات ما باعث تقلید راحت‌تر افراد می‌شود و در نتیجه، احتمال محبوبیت آن‌ها را افزایش می‌دهد.

قدرت اثبات اجتماعی

وقتی افراد آزاد باشند که هر کاری که می‌خواهند انجام دهند، اغلب به سراغ تقلید از دیگران می‌روند. آن‌ها به دیگران نگاه می‌کنند تا بفهمند چه چیزی در مورد یک محصول یا موقعیت خوب یا درست است. به همین دلیل است که تصور می‌کنیم هرچه صف رستورانی طولانی‌تر باشد، غذای آن بهتر است.

دو مؤلفه‌ی اثبات اجتماعی

  • خودتبلیغی: ساخت محصول، ایده یا رفتاری که به طور خودکار تبلیغ شود، به مردم نشان می‌دهد که افراد دیگر از آن محصول استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، اپل یک لوگوی بزرگ و قابل مشاهده روی رایانه‌های خود قرار می‌دهد تا مردم به راحتی بتوانند افراد دیگر را در کافه‌ها، کتابخانه‌ها، و مکان‌های عمومی ببیند که از رایانه‌های اپل استفاده می‌کنند.
  • باقی‌مانده رفتاری: نشانه‌های فیزیکی که اقدامات یا رفتارها در پی خود به جا می‌گذارند. باقیمانده‌ی رفتاری، رفتارهایی را که دیگران در آن‌ها شرکت کرده‌اند به ما نشان می‌دهد. به عنوان مثال، افرادی که بعد از رأی دادن، برچسب «رأی دادم» می‌زنند، به دیگران نشان می‌دهند که رأی داده‌اند. یا آنهایی که بعد از بانجی جامپینگ، روی خودروی خود برچسب می چسبانند.
بد نیست نمونه بعضی از برندها با موفقیت از اثبات اجتماعی استفاده کرده‌اند را با هم مرور کنیم:
  • بنیاد Movember: این سازمان با راه‌اندازی یک ترند که در آن مردم برای حمایت از سلامت مردان در ماه نوامبر سبیل می‌گذارند، باعث شد تا مردم به یک موضوع مهم، اما کمتر مورد بحث (یعنی سلامت مردان) اهمیت دهند. افرادی که سبیل دارند تبدیل به بیلبوردهای متحرکی برای این هدف می‌شوند.
  • دستبند Live strong: رنگ زرد دستبندهای این کمپین توجه مردم را به سرطان جلب کرد. رنگ با توجه به اینکه جنسیت خاصی ندارد و پوشیدن آن برای هر دو جنس آسان است با مقاومت کمی از سوی افراد روبه‌رو بود و از آنجایی که رنگ زرد به چشم می‌خورد، توجه مردم را جلب می‌کرد.
  • Lulu lemon: این شرکت کیسه‌های خرید باکیفیت تولید می‌کند که دور انداختن آن‌ها حس بدی دارد، بنابراین مردم از آن‌ها برای حمل و نقل خواربار، سفر یا انجام کارهای دیگر استفاده می‌کنند. این برند با اینکار همراه افراد در طول روز است و ناخودآگاه منجر به اثبات اجتماعی می‌شود.

چگونه علنی بودن را ارزیابی کنیم؟

  • آیا محصول یا ایده‌ی شما خود به خود تبلیغ می‌شود؟
  • آیا مردم می‌توانند زمانی که دیگران از آن استفاده می‌کنند این اتفاق را ببینند؟
  • اگر نه، چگونه می‌توانید رفتار خصوصی را به رفتار علنی تبدیل کنید؟
  • آیا می‌توانید باقیمانده‌ی رفتاری‌ای ایجاد کنید که حتی پس از استفاده‌ی افراد، همچنان باقی بماند؟

اصل ۵: ارزش کاربردی

“اخباری که می‌توانید از آن استفاده کنید”

چگونه می‌توانیم محتوایی را خلق کنیم که به نظر مفید می‌آید؟ افراد دوست دارند به دیگران کمک کنند، بنابراین، اگر بتوانیم به آن‌ها نشان دهیم که محصولات یا ایده‌های ما در صرفه‌جویی در زمان، بهبود سلامت یا صرفه‌جویی در هزینه به آن‌ها کمک می‌کنند، آن‌ها این را به دیگران نیز خواهند گفت.

ارزش کاربردی درباره کسی اتفاق می افتد که اطلاعات را دریافت می‌کند. اگر بتوانید به کسی در صرفه‌جویی در زمان و هزینه کمک کنید، او را در نگاه دیگران بهتر جلوه دهید یا به او کمک کنید تا از زمان خود بیشتر لذت ببرد، شما ارزش کاربردی را اضافه کرده‌اید.

نقاط مرجع و ارزش

مردم برای ارزیابی ارزش یک چیز، به جای ارزش مطلق یک محصول، از نقاط مرجع استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، تصور کنید قیمت یک گالن شیر در دوران کودکی شما ۱.۵ دلار بوده است. اگر اکنون قیمت یک گالن شیر ۳.۵ دلار باشد، احساس شما نسبت به آن قیمت به نقطه مرجع شما بستگی دارد. اگر نقطه مرجع شما ۱.۵ دلاری است که در کودکی پرداخت کرده‌اید، ممکن است احساس کنید که این معامله‌ی خوبی نیست.

نقاط مرجع توضیح می‌دهند که چرا آمازون قیمت اصلی یک کتاب را در کنار قیمت تخفیف‌خورده‌ای که مشتری می‌تواند آن کتاب را از آمازون بخرد، قرار می‌دهد. قیمت اصلی به نقطه مرجع تبدیل می‌شود و بر احساس مشتری در مورد تصمیم خرید تأثیر می‌گذارد.

کاهش حساسیت و تخفیفات

هر چه تغییری از نقطه مرجع دورتر باشد، تأثیر کمتری بر آن دارد. اگر یک محصول ۲۰ دلاری را ۱۰ دلار بخرید، از معامله بسیار راضی‌تر خواهید بود تا اینکه یک محصول ۱۰۰۰ دلاری را ۹۹۰ دلار بخرید. در حالی که در هر دو مورد ۱۰ دلار صرفه‌جویی می‌کنید، نقطه مرجع شما متفاوت است. در حالت اول، به نظر می‌رسد قیمت نهایی ۱۰ دلار بسیار دورتر از قیمت اصلی ۲۰ دلار است. در حالت دوم، ۱۰۰۰ دلار و ۹۹۰ دلار تقریباً یکسان به نظر می‌رسند.

این اصل به برندها می‌گوید که چگونه باید تخفیفات را ارائه دهند. هنگام بحث در مورد تخفیف، برند می‌تواند تخفیف را به صورت درصد یا به صورت مطلق ارائه دهد. برای یک محصول ۵۰ دلاری، می‌توانید ۲۰ درصد تخفیف یا ۱۰ دلار تخفیف ارائه دهید. مبلغ تخفیف یکسان است، اما نحوه‌ی بیان آن، تعیین‌کننده‌ی احساس مشتری نسبت به ارزش است.

قانون ۱۰۰

اگر قیمت محصول کمتر از ۱۰۰ دلار باشد، کاهش قیمت با بیان درصد، قابل توجه‌تر به نظر می‌رسد. برای محصولاتی که بیش از ۱۰۰ دلار قیمت دارند، بیان کاهش قیمت به صورت دلاری، نتیجه بهتری در پی خواهد داشت.

چگونه ارزش کاربردی را ارزیابی کنیم؟

آیا صحبت کردن در مورد محصول یا ایده‌ی شما به افراد کمک می‌کند به دیگران کمک کنند؟ چگونه می‌توانید دانش و تخصص خود را در قالب اطلاعات مفیدی که دیگران تمایل نشان دهند که آن را منتشر کنند، ارائه دهید؟

اصل ۶: داستان‌ها

“اطلاعات به شکل گپ و گفت‌ سفر می‌کنند”

مردم فقط اطلاعات را به اشتراک نمی‌گذارند، بلکه آن‌ها داستان‌ها را هم تعریف می‌کنند. داستان‌ها به ما کمک می‌کنند اطلاعات را به دیگران منتقل کنیم. آن‌ها احساسات ما را درگیر می‌کنند و احساسات ما را برای انجام عملی برمی‌انگیزند.

داستان‌ها به عنوان حاملان اطلاعاتی، توانایی تغییر نگرش‌ها، باورها و رفتارهای ما را به روشی دارند که هیچ رسانه‌ی دیگری نمی‌تواند این کار را بکند. برای گسترش یک ایده، باید آن را در یک روایت گسترده‌تر بگنجاندید.

خدمات مشتری

اگر از شرکتی که به شما کمک می کند تا به خواسته‌تان برسید، خدمات مشتری فوق‌العاده‌ای دریافت کنید، ممکن است در مورد آن خدمات به یک دوست خود بگویید. این شرکت با کمک به شما برای حل مشکلتان، داستانی برای شما ساخته است که می‌توانید به دیگران بگویید و باعث شوید شهرت برند آن‌ها گسترش یابد.

تبلیغ Dove

«Dove»، برند مراقبت شخصی، یک ویدیو («تکامل») ایجاد کرد که نشان می‌داد آرایش، روتوش عکس و کارهای زیادی برای زیبا نشان دادن افراد در تبلیغات انجام می‌شود. آن‌ها بینندگان را تشویق کردند که در پوست خود احساس راحتی کنند.

با این کار، Dove به موضوع مهمی برای بسیاری از افراد، یعنی استانداردهای زیبایی غیر واقعی، پرداخت. در حالی که ممکن است بسیاری از افراد از صحبت آشکار در مورد استانداردهای زیبایی احساس خوبی نداشته باشند، این ویدیو و داستانی که در آن مطرح شد، به مردم برای بحث در مورد یک موضوع احساسی و مهم، راهکاری ارائه کرد.

بافتن برند شما در داستان

اگر می‌خواهید مردم در مورد برند شما صحبت کنند، می‌توانید کسی را برای انجام یک کار عجیب و غریب استخدام کنید. اگر به اندازه‌ی کافی عجیب باشد، مردم در مورد او صحبت خواهند کرد. اما اگر برند شما جزء جدایی‌ناپذیر داستان نباشد، مردم در مورد برند شما صحبت نخواهند کرد.

هنگام روایت داستان فراموش نکنید که مردم اغلب جزئیات غیرضروری را فراموش می‌کنند. بنابراین، برای اینکه مخاطبین‌تان داستانی را به اشتراک بگذارند که باعث گسترش شهرت برند شما شود، برند شما باید جزء جدایی‌ناپذیر داستان باشید.

برند «پاندا»، یک برند پنیر و لبنیات، با ساختن مجموعه‌ای از تبلیغات که در آن مردی با لباس پاندا موقعیت‌های روزمره (مانند خرید مواد غذایی، جشن تولد کودک، ناهار بیمارستان و غیره) را مختل می‌کند، این کار را به خوبی انجام داد. شعار آن‌ها این بود: «هرگز به پاندا نه نگویید.» این داستان‌ها سرگرم‌کننده هستند و ارزش به اشتراک گذاشتن دارند، اما دلیل اثربخشی آن‌ها این است که برند، جزء جدایی‌ناپذیر داستان به حساب می‌آید. اگر آن شخص، یک مرد با لباس گوریل بود، شاید یک تبلیغ خنده‌دار می‌شد که در مورد آن صحبت می‌کردند، اما به تبلیغ پنیر پاندا کمکی نمی‌کرد.

چگونه داستان‌ها را ارزیابی کنیم؟

  • اسب تروجان شما چیست؟
  • آیا محصول یا ایده‌ی شما در یک روایت گسترده‌تر که مردم می‌خواهند به اشتراک بگذارند، تعبیه شده است؟
  • آیا داستان نه تنها ویروسی، بلکه ارزشمند نیز هست؟
چرا کتاب مسری اثر جونا برگر را بخوانیم؟ کتاب مسری اثر جونا برگر، به شما در درک چگونگی انتشار ایده‌ها و محصولات به صورت ویروسی کمک می‌کند. این کتاب به شما می‌آموزد که چگونه محتوای خود را طوری طراحی کنید که مردم به طور طبیعی آن را به اشتراک بگذارند و در مورد آن صحبت کنند. کتاب مسری موارد زیر را به شما یاد می دهد: به طور کلی این کتاب برای هر کسی که به دنبال یادگیری نحوه‌ی انتشار ایده‌ها و محصولات به صورت ویروسی است، مفید خواهد بود. خواندن این کتاب برای بازاریابان، کارآفرینان، صاحبان کسب و کار، نویسندگان، فعالان اجتماعی و هر کسی که می‌خواهد پیام خود را به مخاطبان بیشتری برساند، پا در راه مدیران بگذارد، توصیه می شود.
با ثبت نظرات خود، به دیگران کمک می‌کنید تا بهتر با محتوای این کتاب آشنا شوند و ما نیز می‌توانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. منتظر دیدگاه‌های ارزشمند شما هستیم!
همچنین میتوانید با مراجعه به سایت و شرکت در دوره آموزشی حرفه ای فروش، تبدیل به فروشنده‌ای حرفه ای و بدون چالش شوید.
برای آموزش ها و نکات بیشتر، شبکه‌اجتماعی استاد بهزاد استقامت را دنبال کنید.
برای دانلود فایل صوتی و Pdf خلاصه کتاب لازم است عضو الماسی سایت راه‌مدیران شوید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ورود | ثبت نام
شماره موبایل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال شده است.
کد تایید از طریق بازوی "رمز یکبار مصرف (OTP)" در پیام رسان بله برای شما ارسال شد"
برای دریافت کد تایید، شماره زیر را با موبایل خود به صورت رایگان شماره گیری کنید"
تا لحظاتی دیگر برای اعلام کد تایید با شما تماس خواهیم گرفت
ارسال مجدد کد تا دیگر
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
رمز عبور را وارد کنید
رمز عبور حساب کاربری خود را وارد کنید
برگشت
درخواست بازیابی رمز عبور
لطفاً پست الکترونیک یا موبایل خود را وارد نمایید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید برای شماره موبایل شما ارسال شده است.
ارسال مجدد کد تا دیگر
ایمیل بازیابی ارسال شد!
لطفاً به صندوق الکترونیکی خود مراجعه کرده و بر روی لینک ارسال شده کلیک نمایید.
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد

02191010363

تماس های میلیاردی

ایبوک متقاعد سازی در 7 ثانیه

  • پس از تکمیل فرم به صفحه دانلود هدایت می‌شوید