خلاصه کتاب High Output Management|فایل Pdf+صوتی
- خلاصه کتاب: High Output Management
- نویسنده: Andrew S. Grove
- 4 مرداد 1404

کتاب High Output Management
1. خروجی مدیریتی = خروجی تیم: معیار واقعی عملکرد یک مدیر
خروجی یک مدیر = خروجی سازمان او + خروجی سازمانهای همجوار تحت تأثیر او.مدیریت یک ورزش تیمی است. موفقیت یک مدیر با مشارکتهای فردی او اندازهگیری نمیشود، بلکه با خروجی جمعی تیم او و کسانی که تحت تأثیر او هستند سنجیده میشود. این تغییر بنیادی در دیدگاه، نقش مدیر را از یک انجامدهنده به یک تسهیلکننده و چندبرابرکننده عملکرد تیمی تغییر میدهد. اهرم کلید اصلی است. مدیران باید بر فعالیتهایی تمرکز کنند که بیشترین خروجی را برای تیمهایشان ایجاد میکنند. این فعالیتهای با اهرم بالا شامل موارد زیر است:
- تعیین اهداف و اولویتهای واضح
- آموزش و توسعه اعضای تیم
- حذف موانع و ارائه منابع
- تقویت همکاری و اشتراک دانش
- اتخاذ تصمیمات بهموقع که پیشرفت را باز میکند
2. کارخانه صبحانه: مدلی برای درک اصول تولید
ایده کلیدی این است که جریان تولید خود را با شروع از طولانیترین (یا سختترین، یا حساسترین، یا گرانترین) مرحله بسازیم و به عقب برگردیم.استعاره کارخانه صبحانه اصول بنیادی تولید را که به هر کار فرآیندمحور قابل اعمال است، نشان میدهد. با تجزیه وظیفه به ظاهر ساده تهیه صبحانه، گروو مفاهیم کلیدی مانند:
- شناسایی مرحله محدودکننده (مثلاً جوشاندن تخممرغ)
- ایجاد جابجاییهای زمانی برای همگامسازی فرآیندهای موازی
- تعادل ظرفیت، نیروی انسانی و موجودی
- اجرای اقدامات کنترل کیفیت در مراحل مختلف
- بهینهسازی جریانهای کاری با شناسایی و رفع گلوگاهها
- بهبود تخصیص منابع و برنامهریزی
- ارتقاء کنترل کیفیت با اجرای بررسیها در مراحل بحرانی
- افزایش کارایی کلی با سادهسازی فرآیندها
3. اهرم: کلید افزایش بهرهوری مدیریتی
بهرهوری مدیریتی—یعنی خروجی یک مدیر به ازای واحد زمان کار—میتواند به سه روش افزایش یابد: 1. افزایش سرعت انجام فعالیتهای مدیر، تسریع کار او. 2. افزایش اهرم مرتبط با فعالیتهای مدیریتی مختلف. 3. تغییر ترکیب فعالیتهای مدیر از آنهایی با اهرم پایین به آنهایی با اهرم بالا.تمرکز بر فعالیتهای با اهرم بالا. مدیران باید وظایفی را که بیشترین تأثیر را بر خروجی تیمشان دارند، اولویتبندی کنند. فعالیتهای با اهرم بالا شامل:
- تعیین اهداف و انتظارات واضح
- آموزش و توسعه اعضای تیم
- حذف موانع و ارائه منابع
- اتخاذ تصمیمات بهموقع
- اشتراک اطلاعات حیاتی
- مدیریت جزئی وظایف روزمره
- حضور در جلسات غیرضروری
- انجام وظایفی که میتوانند واگذار شوند
- درگیر شدن در کارهای اداری غیرضروری
4. جلسات: رسانه کار مدیریتی
بنابراین بار دیگر تأکید میکنم که جلسه چیزی کمتر از رسانهای نیست که از طریق آن کار مدیریتی انجام میشود.جلسات یک شر ضروری نیستند، بلکه ابزاری حیاتی هستند. وقتی بهدرستی ساختاردهی و مدیریت شوند، جلسات به عنوان وسیله اصلی برای:
- تبادل اطلاعات
- تصمیمگیری
- حل مسئله
- هماهنگی و انگیزش تیم
- جلسات یکبهیک: برای مربیگری فردی، بازخورد و هماهنگی
- جلسات کارکنان: برای هماهنگی تیم و اشتراک اطلاعات
- بررسیهای عملیاتی: برای هماهنگی سازمانی گستردهتر و بحثهای استراتژیک
- هدف و دستور کار واضحی داشته باشید
- فقط شرکتکنندگان ضروری را دعوت کنید
- مشارکت فعال و بحث باز را تشویق کنید
- تصمیمات و موارد عملی را مستند کنید
- پیگیری تعهدات
5. تصمیمگیری: تعادل بین بحث آزاد و تصمیمات واضح
فرآیند ایدهآل تصمیمگیری: 1. بحث آزاد 2. تصمیم واضح 3. حمایت کاملتصمیمگیری مؤثر یک عمل تعادلی است. این نیاز به ایجاد محیطی دارد که در آن نظرات متنوع بهطور آزادانه بیان شوند، در حالی که اطمینان حاصل شود که تصمیمات واضحی گرفته شده و بهطور کامل توسط تیم حمایت میشوند. عناصر کلیدی تصمیمگیری مؤثر:
- تشویق به بحث باز و صادقانه
- بهطور فعال به دنبال نظرات مخالف باشید
- از توافق زودهنگام یا “تفکر گروهی” اجتناب کنید
- تصمیمات واضح و بهموقع بگیرید
- اطمینان از حمایت کامل و تعهد به اجرا، حتی از سوی کسانی که در ابتدا مخالف بودند
- بهطور صریح نظرات مخالف را تشویق کنید
- از تکنیکهایی مانند “وکیل مدافع شیطان” برای آشکار کردن مسائل بالقوه استفاده کنید
- رهبری بحثها را بچرخانید تا از تسلط یک دیدگاه جلوگیری شود
6. برنامهریزی: پل زدن بین اقدامات امروز و خروجیهای فردا
من افراد زیادی را دیدهام که با شناخت شکاف امروز، بسیار تلاش میکنند تا تعیین کنند چه تصمیمی باید گرفته شود تا آن را ببندند. اما شکاف امروز نشاندهنده شکست برنامهریزی در گذشته است.برنامهریزی مؤثر پیشگیرانه است، نه واکنشی. این شامل پیشبینی نیازهای آینده و انجام اقداماتی امروز است که نتایج فردا را شکل میدهد. فرآیند برنامهریزی باید بر موارد زیر تمرکز کند:
- ارزیابی تقاضاهای محیطی: بازار، مشتریان یا سازمان شما در آینده به چه چیزی نیاز خواهند داشت؟
- ارزیابی قابلیتهای فعلی: نقاط قوت، ضعف و پروژههای جاری شما چیست؟
- شناسایی شکاف: تفاوت بین تقاضاهای آینده و قابلیتهای فعلی چیست؟
- ایجاد برنامههای عملی: چه گامهای مشخصی میتوانید امروز بردارید تا آن شکاف را ببندید؟
- فراتر از مشکلات فوری نگاه کنید تا به علل ریشهای بپردازید
- بر یک افق زمانی خاص (مثلاً 6-12 ماه) برای برنامههای عملی تمرکز کنید
- ذینفعان کلیدی را در فرآیند برنامهریزی درگیر کنید
- برنامهها را بهطور منظم بررسی و تنظیم کنید زیرا شرایط تغییر میکند
7. سازمانهای ترکیبی: تعادل بین ساختارهای مأموریتمحور و عملکردی
قانون گروو: همه سازمانهای بزرگ با هدف تجاری مشترک در نهایت به یک شکل سازمانی ترکیبی میرسند.ساختارهای ترکیبی بهترینهای هر دو جهان را ترکیب میکنند. آنها تعادل بین انعطافپذیری و پاسخگویی به بازار واحدهای مأموریتمحور و کارایی و تخصص بخشهای عملکردی را برقرار میکنند. ویژگیهای کلیدی سازمانهای ترکیبی:
- واحدهای مأموریتمحور (مثلاً بخشهای محصول) بر نیازهای خاص بازار یا مشتری تمرکز دارند
- بخشهای عملکردی (مثلاً تحقیق و توسعه، تولید) تخصص ویژه و صرفهجویی در مقیاس را ارائه میدهند
- مدیران باید روابط گزارشدهی پیچیده و تصمیمات تخصیص منابع را مدیریت کنند
- اضافهبار اطلاعات: کانالهای ارتباطی واضح و سیستمهای اولویتبندی را پیادهسازی کنید
- تعارضات تخصیص منابع: فرآیندهای شفاف برای تخصیص منابع مشترک توسعه دهید
- پیچیدگی تصمیمگیری: از مدیریت ماتریسی و تیمهای بینوظیفهای برای تعادل دیدگاهها استفاده کنید
8. بلوغ مرتبط با وظیفه: تطبیق سبک مدیریت با آمادگی کارمند
متغیر بنیادی که سبک مدیریت مؤثر را تعیین میکند، بلوغ مرتبط با وظیفه زیردست است.یک اندازه برای همه در مدیریت مناسب نیست. مؤثرترین سبک رهبری به بلوغ مرتبط با وظیفه (TRM) زیردست بستگی دارد، که ترکیبی از:
- تجربه با وظیفه خاص
- دانش و مهارتهای شغلی کلی
- اعتماد به نفس و انگیزه
- TRM پایین: رویکرد ساختاریافته و دستوری با دستورالعملهای واضح
- TRM متوسط: بیشتر همکاری، با ارتباط دوطرفه و حمایت
- TRM بالا: رویکرد واگذاری، تمرکز بر تعیین اهداف و نظارت بر نتایج
- TRM را برای هر وظیفه خاص ارزیابی کنید، نه فقط عملکرد شغلی کلی
- آماده باشید تا سبکها را تغییر دهید زیرا TRM تغییر میکند یا وظایف جدید اختصاص داده میشود
- بهتدریج خودمختاری را افزایش دهید زیرا زیردستان TRM بالاتری نشان میدهند
- به نظارت بر عملکرد ادامه دهید تا اطمینان حاصل شود که واگذاری به واگذاری تبدیل نمیشود
9. بررسیهای عملکرد: مدیر به عنوان قاضی، هیئت منصفه و مربی
بررسی معمولاً به دو چیز اختصاص دارد: اول، سطح مهارت زیردست، برای تعیین اینکه چه مهارتهایی کمبود دارند و یافتن راههایی برای رفع آن کمبود؛ و دوم، تشدید انگیزه زیردست برای قرار دادن او در یک منحنی عملکرد بالاتر برای همان سطح مهارت.بررسیهای عملکرد یک ابزار مدیریتی حیاتی هستند. آنها اهداف متعددی را دنبال میکنند:
- ارزیابی عملکرد گذشته
- شناسایی زمینههای بهبود
- تعیین اهداف و انتظارات آینده
- ارائه انگیزه و شناخت
- خاص باشید و از مثالهای ملموس استفاده کنید
- بر رفتارها و نتایج تمرکز کنید، نه شخصیت
- بازخورد مثبت را با انتقاد سازنده متعادل کنید
- کارمند را در تعیین اهداف و برنامهریزی توسعه درگیر کنید
- بهطور منظم پیگیری کنید، منتظر بررسی رسمی بعدی نباشید
- تعصب تازگی: تمرکز فقط بر رویدادهای اخیر
- اثر هاله/شاخ: اجازه دادن به یک جنبه از عملکرد برای رنگآمیزی کل ارزیابی
- اجتناب از مکالمات دشوار: مسائل عملکردی را بهطور مستقیم و سازنده مطرح کنید
10. انگیزش: بهرهگیری از قدرت خودیابی
هنگامی که منبع انگیزش کسی خودیابی است، انگیزه او برای عملکرد هیچ محدودیتی ندارد.درک سلسله مراتب نیازها برای انگیزش حیاتی است. مدیران باید تلاش کنند تا محیطی ایجاد کنند که در آن کارکنان بتوانند در سلسله مراتب مازلو به خودیابی برسند، بالاترین سطح انگیزش. سطوح انگیزش (از پایینترین به بالاترین):
- نیازهای فیزیولوژیکی (بقای اساسی)
- نیازهای ایمنی و امنیت
- نیازهای اجتماعی/وابستگی
- نیازهای احترام و شناخت
- نیازهای خودیابی
- کار چالشبرانگیز و معنادار ارائه دهید
- فرصتهایی برای رشد و توسعه مهارتها فراهم کنید
- دستاوردها را بشناسید و جشن بگیرید
- خودمختاری و مالکیت پروژهها را تشویق کنید
- فرهنگی ایجاد کنید که به بهبود مستمر و برتری شخصی ارزش میدهد
11. مصاحبه و نگهداشت: مهارتهای حیاتی برای ساخت و نگهداری تیمها
هدف مصاحبه این است که: – یک عملکرد خوب را انتخاب کنید – او را با خود و شرکت آشنا کنید – تعیین کنید که آیا تطابق متقابل وجود دارد – او را به شغل بفروشیدمصاحبه مؤثر هم هنر و هم علم است. این نیاز به آمادگی دقیق، گوش دادن فعال و پرسشهای بینشمند دارد تا پتانسیل تطابق و عملکرد یک نامزد را ارزیابی کند. استراتژیهای کلیدی مصاحبه:
- بر رفتار و دستاوردهای گذشته به عنوان پیشبینیکنندههای عملکرد آینده تمرکز کنید
- از سؤالات باز برای تشویق به پاسخهای دقیق استفاده کنید
- به دنبال شواهدی از مهارتها، ارزشها و تطابق فرهنگی باشید
- پیشنمایش شغلی واقعبینانه ارائه دهید تا اطمینان حاصل شود که درک متقابل وجود دارد
- بهطور فعال گوش دهید تا انگیزهها و نگرانیهای او را درک کنید
- به مسائل زیربنایی، نه فقط علائم (مثلاً جبران خسارت) بپردازید
- فرصتهای رشد یا تغییر درون سازمان را بررسی کنید
- ارزش و تأثیر کارمند بر تیم را تقویت کنید
با ثبت نظرات خود، به دیگران کمک میکنید تا بهتر با محتوای این کتاب آشنا شوند و ما نیز میتوانیم خدمات بهتری ارائه دهیم. منتظر دیدگاههای ارزشمند شما هستیم!
همچنین میتوانید با مراجعه به سایت و شرکت در دوره آموزشی حرفه ای فروش، تبدیل به فروشندهای حرفه ای و بدون چالش شوید.
برای آموزش ها و نکات بیشتر، شبکهاجتماعی استاد بهزاد استقامت را دنبال کنید.
برای دانلود فایل صوتی و Pdf خلاصه کتاب لازم است عضو الماسی سایت راهمدیران شوید.